مهرانمهران، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 27 روز سن داره

خاطرات مهران

تولد یک فرشته

پسرم از اونجا که قرار بود شما ٢١ خرداد دنیا بیاین سه شنبه١٦ خرداد رفتم پیش دکترم ولی خانم دکتر گفت اگه میخواهی سزارین بشی باید پنج شنبه ١٨ خرداد بیای منم گفتم باید با بابایت مشورت کنم بعد اومدم پایین بابای تو ماشین منتظرم بود بعد که بهش گفتم اونم قبول کرد وقتی اومدیم خونه به مادر جونها هم خبر دادیم صبح روز پنج شنبه ساعت ٥ از خواب بیدار شدم بعد از خوندن نماز ودوش گرفتن بابای منو از زیر قران رد کرد راهی بیمارستان شدیم توی راه مادرجون مرضیه زنگ زد که بیاین دنبالم بعد مارفتیم دنبالشون با نازنین و مادر جون راهی بیمارستان شدیم بعد از پرکردن یه سری فرم وگرفتن ازمایش ونوار قلب بستری شدم داشتم لبا سهامو عوض میکردم که...
6 آبان 1391
1